احسان عشق مامان و بابااحسان عشق مامان و بابا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

برای احسانم می نویسم..

برای همیشه کنارم بمان..

مادرم دوستت دارم روزت مبارک.. پی نوشت: دستانت را بوسیدم بوی روزهای را می داد که با آنها در آغوشم می کشیدی.. یاد اولین قدمهایم که مراقبم بودی با همان دستان نگذاشتی زمین بخورم.. یاد اولین بار که دستانم را در دستانت فشردی و مرا راهی مدرسه کردی.. همان دستان چروک شده از فشار بزرگ شدن فرزندانت.. کنارم بمان برای همیشه ها مادرم.. ...
24 ارديبهشت 1391

همتونو دوست دارم زیاد..

از راست: پسر پادشاه سروش عمه زینب خاله مرتضی خاله امیر علی خاله.. دوستون دارم اندازه همه ستاره های آسمونا.. پی نوشت: ساعت 30 دقیقه بامداد یک روز پر جنب و جوش برای بچه ها.. ...
13 ارديبهشت 1391

میسی منون..

گاهی جواب کامنتهای بعضی از دوستانو که واسه احسان می نویسن جواب می دم میسی منون.. احساس کردم خوبه بگم چرا اینجوری مینویسم.. پسر پادشاه کوچیکتر که بود.. اونموقعهای تازه حرف می زد وقتی براش کاری انجام می دادی یا بهش جایزه می دادم همیشه ها میگفت: میسی منون ما هم دلمون قنج می رفت واسه تشکر کردنشو تند تند براش جایزه می خریدیم.. البته هنوز خاله فرشته ای نبود بخاطر همین احسان فقط از خودمون تشکر می کرد.. از وقتی پای این خاله فرشته و عمو سی دی و خاله مژگان(برای مخاطب خاص خودش می دونه منظورمو) باز شد تو خونه ما دیگه احسانی از ما تشکر نکردوما هم این شکلی شدیم به همین خاطر بخاطر اینکه اونروزهای به یاد موندنی هیچ وقت ا...
9 ارديبهشت 1391

برای تک تک دم و بازدمهای پسرم..

زیر لب زمزمه می کنم.. چقدر دوستت دارم.. چقدر وحشتناک ست لحظه ای بی تو سر کردن.. چقدر سخت ست بی تو بودن .. بی تو ماندن .. بی تو .. کاش می دانستی با اولین لمس انگشتان نحیفت مرا اسیر کردی.. من به لحظه های ساده ی شلوغ حضورت عادت دارم.. زمان خیلی سخت می گذرد وقتی صدای دویدنت در گوشم نمی آید.. دریغ نکن عزیز دل مادر .. لحظه لحظه بودنهایت را از قلبم.. دور نشو حتی ثانیه ای برای قد کشیدن.. من تمام حواسم به مسیر نگاه توست.. کاش مادر بودن را حس می کرد.. آنکه نگاه منتظر مادرش را ندید.. برای بهترین امید روزمرگیهایم و برای تک تک دم و بازدمهای پسرم.. عاشقانه می نویسم دوستت د...
8 ارديبهشت 1391

خونه مامان مریم می رویم..

قبل از رفتن پسر پادشاه دلش می خواد که ازش عکس بگیرم منم میگییییییییییییییییییییییرم.. فیگور حرفه ای.. دستا به کمر دستا به کمر.. من یه پلیسم البته یه خورده .. من خیلی پسر خوبیم .. ...
6 ارديبهشت 1391